سیب کوچولو و هویج کوچولو

خدایا ما رو از هم جدا نکن...

سیب کوچولو و هویج کوچولو

خدایا ما رو از هم جدا نکن...

آینده را نظاره کن..

دل خسته ام از اینجا از آدمای دنیا
همین امروز و فردا دل میزنم به دریا
دل میزنم به دریا
رنگ تو رو میپوشم
از عمق آبی عشق چشم تو رو مینوشم

سرنوشت خویش را باور کن.

که باری، همان توان نهفته ی تست

و نرم می شکفد

و زندگی را از آن دست می آراید

که تو خواسته ای.

عقاب فاتح قله های زندگی باش

و مسافر صبور دشتهای بی کران آن

و هم بدین سان است که واژه های (کار) و (زندگی)

معنای اصیل خویش را باز می یابند

و گلبوته های تلاش تو به گل می نشیند

به دره های عمیق احساس خویش سفر کن.

که در آنجا کسی را جز خویشتن (خود) باز نمی یابی

و لحظه ها را غنیمت شمار

و آنان را بنیاد دنیایی کن

هریک به فراخور خویش.

و هرگز نومیدوار از فراز صخره های سخت زندگی

آینده را نظاره مکن

با ایمان به توان خویش از آن میانه راهی بگشا

به دنیای زیبای فرداها.

و بدان که در امتداد هر راه که برمی گزینی

همواره دشواری در کمین است.

 

که زندگی اگر نام آسانی داشت

دیگر بر زمین، تلاش معنای خویش را

از کف می داد

و در آسمان .. رنگین کمان.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد